امي تيسامي تيس، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

امی تیس،فرشته ما

واکنش

واکنش امی تیس دربرابر خاله عزیزش که در شرف ازدواجه: امی تیس: مامان! من اصلا خاله رو دوست ندارم(درحالیکه جونش به جون خاله بسته است) من:چرا عزیزم؟ - :آخه خاله داره مادرجون و دایی رو تنها میذاره و ازدواج میکنه - : خوب شما هم بزرگ بشی ازدواج میکنی اونوقت میاین پیش من... - : نه (در حالیکه اشک توی چشماشه)اصلا من ازدواج نمیکنم.همش پیش تو می مونم.تا من بمیرم و تو بمیری همش پیش تو می مونم و من با خودم میگم کاش این مکالمه رو ضبط میکردم و سر وقتش پخش میکردم!   ...
21 شهريور 1391

باز دریا و آب شورها....

یه بار دیگه توی این گرمای فوق العاده هوس جزیره کردیم و دریا و به قول دخترک آب شورها و برنامه مون جور شد این بار دخترک با آمادگی کامل(دو دست مایو و عینک شنا و قایق و تشکیلاتش)راهی دریا شده بود صبح که از خواب بلند میشد میگفت کی میریم آب شورا .... تا زمانی که در ساعات شب میشد ببریمش. خداروشکر به اون خانم که خوش گذشته و حسابی همراه با بابا شنا کردن.دروغ چرا من زیاد اهل آب و شنا و دریا نیستم.از دیدن دریای بزرگ و تا زانو توی آب بودن بیشتر لذت میبرم.  
1 شهريور 1391
1